تابلوهایی که بوی کاهگل میدهد
یک هنرمند گنابادی گفت: با نقاشی روی کاهگل علاوه بر ماندگار کردن هویت خانهها و بافتهای قدیمی صفای خانههای قدیمی را میهمان خانههای امروزی میکنم.
منصور مهدیزاده هنرمند نقاش گنابادی است که سالهاست سبک نقاشی خاصی که نقاشی روی کاهگل است را در پیش گرفته و تاکنون آثار زیادی خلق کرده است که علاوه بر ایران در کشورهای مختلفی به نمایش درآمده است.
این هنرمند گنابادی در رابطه با چگونگی آغاز فعالیتش در زمینه نقاشی روی کاهگل در گفتوگو با ایسنا عنوان کرد: در دهه ۷۰ دانشجوی دانشگاه هنر تهران بودم و یکی از اساتید دانشگاه به عنوان پروژه دانشگاهی نقاشی روی کاهگل را به من پیشنهاد داد که با توجه به علاقهای که داشتم و در نوع خود کار جدیدی بود و اولین کار به این سبک در کشور بهشمار میآمد، این پیشنهاد را پذیرفتم و در سال ۷۶ این پروژه را ارائه دادم که با استقبال خوب اساتید و علاقهمندان مواجه شد.
مهدیزاده اظهار کرد: نقاشی روی کاهگل فقط به پروژه دانشگاهی محدود نشد و بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه به گناباد بازگشته و با جدیت بیشتری این سبک از نقاشی را ادامه دادم.
وی افزود: در سال ۱۳۷۷ اولین نمایشگاه از آثار تابلوهای نقاشی روی کاهگل را در نگارخانه میرک مشهد برپا کردم که با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت افتتاح شد و بعد از آن نیز نمایشگاههای مختلفی در نقاط مختلف کشور برگزار کردم و آثارم بین مردم شناخته شد. همچنین تعدادی از آثارم به کشورهایی چون انگلستان، فرانسه، آلمان، سوئیس و آمریکا ارسال شد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا پیش از شما نیز قبلا کسی به این سبک نقاشی کرده، گفت: افراد محدودی نقاشی روی کاهگل را کار کردهاند اما سبک و روشی که من کار میکنم، کاملا متفاوت و جدید است.
مهدیزاده درباره روش کار خود گفت: نمونه کارهای اولیه بیشتر در قالب سطح بود و حجم نداشت و از یک ماده استفاده میکردم که این ماده یک هارمونی رنگی داشت اما بعد از مدتی نقشها را از حالت سطحی به حالت حجم درآوردم و هویت تابلوها نیز به صورت واقعگرایی و فراتر از آنکه ترکیبی از تخیل و واقعیت بود، تغییر پیدا کرد و استقبال خوبی هم از آن شد.
سعی کردم با الهام از بعضی نمادها تنهایی و غربت خانههای قدیمی را به تصویر بکشم
این هنرمند نقاش که در زمینه کاریکاتور نیز سابقه درخشانی دارد، در ادامه صحبتهایش گفت: حدود ۶ سال پیش و بعد از ۱۹ سال کار به این نتیجه رسیدم که باید برای تابلوها از رنگ خاصی استفاده کنم که واقعیت تابلوها را دوچندان کند. به همین منظور از پودر رنگ خاصی که در ساختمان نیز به کار میرود، استفاده کردم که مزیت آن رنگ این بود که وقتی با رنگ سفید مخلوط میشد، به بخش واقعی کاهگل در نور تبدیل میشد. سپس در همان طیف رنگهای تیره را هم به کار میبردم که این رنگها باعث شد بیننده ارتباط بسیار خوبی با تابلوها برقرار کند.
وی افزود: آنچه در بیشتر آثار من مشهود است و سعی کردهام آن را به تصویر بکشم، مفهومگرایی است. تلاش کردهام با الهام از نمادهایی همچون درِ بسته، کلوخههایی که روی زمین جمع شده و یا برفهای روی پشت بام که پارو نشده تنهایی و غربت بافتهای تاریخی را به نمایش بگذارم؛ کوچههای با صفایی که روز به روز خالیتر میشود؛ خانههایی که خالی میشود و به نوعی این خانهها در زمستانی از بیمهری قرار گرفته و کسی نیست که گرمای آن را تامین کند.
وی بیان کرد: در هیچیک از آثارم به استثناء چند اثر اولیه انسان و یا موجود زندهای نکشیدم چون حضور انسان و یا هر موجود زندهای را مزاحم میدانم. آنها باعث میشود تمرکز بیننده بر هم خورد. من با حذف عناصر زنده سعی میکنم به بیننده کمک کنم راحتتر با موضوع ارتباط برقرار کرده و حضور خودش را در اثر تصور و احساس کند.
رنگ کاهگل به رنگ بدن انسان نزدیک است و باعث میشود جذب بیننده به خود میشود
مهدیزاده که ۲۵ سال سابقه نقاشی روی کاهگل دارد، در مورد هدفش از انتخاب این سبک نقاشی گفت: هر کسی در دنیا سبک خودش را انتخاب میکند و با ادامه همان روش به موفقیتهایی میرسد؛ من نیز به دلیل علاقهای که به کاهگل و بافتهای کاهگلی داشته و دارم و به خاطر حس و حال خوبی که این بافت به انسان منتقل میکند، به خصوص احساس خوبی که بعد از باران و ترکیب بوی نم و کاهگل به وجود میآید، به این سمت و سو کشیده شدم.
وی ادامه داد: رنگ کاهگل به رنگ بدن انسان نزدیک است و همین باعث میشود، اثر بیننده را به خود جذب کند. از آنجایی که کاهگل آرامش خاصی به انسان منتقل میکند، همین موضوع باعث شده در حال حاضر مردم بسیاری از جوامع شهری برای انتقال آرامش به روستاها پناه برند. حتی بسیاری از اقامتگاهها با سبک کاهگلی ساخته میشود چون این سبک بناها طرفداران زیادی دارد. من با کشیدن تابلوهای نقاشی روی کاهگل سعی کردم حس و حال خوب بافت خانههای قدیمی را میهمان خانههای امروزی کنم.
تابلو بادگیر شاخصترین اثری است که در ابعاد مختلف کار شده است
مهدیزاده در رابطه با شاخصترین اثری که تا به حال تصویر کرده نیز گفت: یکی از شاخصترین تابلوهایی که کشیدم و در ابعاد مختلف نیز تکرار شده، تابلوی بادگیری در یکی از کوچههای روستای قوژد است. سال ۱۳۹۴ از این کوچه عکاسی کردم و تابلوی آن را کشیدم اما چهار سال بعد که دوباره به همان محل مراجعه کردم، متاسفانه هم بادگیر و هم قسمتی از خانه قدیمی تخریب شده بود. در حال حاضر تنها چیزی که از آن بادگیر زیبا به جا مانده، همین عکسها و تابلوهایی است که کشیدهام.
وی افزود: اثر بادگیر همیشه یکی از کارهایی است که دوستش دارم و تاکنون در ابعاد مختلف آن را به تصویر کشیدم. از جمله این آثار یک تابلوی چهار در ۶ متر است که در سالن آمفی تئاتر بیمارستان علامه بهلول گناباد قرار دارد. تابلوی دیگری به ابعاد ۱.۵ در سه متر نیز در سالن قدیم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گناباد مستقر است و ۲ تابلو در ابعاد کوچکتر نیز در مشهد و شاهرود از همین اثر بادگیر طراحی کردهام. این اثر همیشه به عنوان یکی از آثار شاخص من به حساب میآید.
سال ۷۶ بزرگترین تابلو کاهگل دنیا را خق کردم
وی با اشاره به سایر آثار هنری که خلق کرده، خاطرنشان کرد: در سال ۱۳۷۶ و به پیشنهاد رئیس دانشگاه آزاد اسلامی گناباد بزرگترین نقاشی کاهگل دنیا به طول ۲۴ در ۲.۵ متر را داخل راهروی سالن آن دانشگاه طراحی کردم. همچنین با حمایت فرماندار پیشین شهرستان یک کار ترکیبی منحصر به فرد ۲ و سه بعدی را در فرمانداری شهرستان گناباد و با هزینه شخصی فرماندار تهیه کردم.
مهدیزاده خاطرنشان کرد: کاری که الان انجام میدهم هم به لحاظ تکنیک و هم به لحاظ محتوا خیلی با آثار سالهای ۷۷ و ۷۶ من فرق میکند و در حقیقت آثارم واقعگرایانه و یا فراتر از واقعیت شده است.
این هنرمند نقاش در پاسخ به این سوال که آیا نگهداری از این آثار که روی کاهگل است، مشکلی برای دارندگان آن ایجاد نمیکند، گفت: نقاشی روی کاهگل اصلی و در فضای باز را نمیتوان انجام داد چون با اولین برف و بارندگی آسیب جدی میبیند اما در نقاشی روی کاهگل به روش مخصوص که نقاشی کاهگل روی گچ است، این مشکلات پیش نمیآید و تابلو ماندگار میشود.
این کاریکاتوریست و نقاش گنابادی تصرح کرد: سبک نقاشی روی کاهگل سبک منحصر به فردی است که در گناباد دنبال میشود. انتظاری که از مسئولان دارم، این است که در همین زمان حال از این هنر حمایت کنند.
وی گفت: شاید سالها بعد به فکر ثبت این هنر بیفتند و آن موقع ارزشمند شود و خیلی کارها انجام دهند ولی آن زمان برای من چه فایدهای دارد؛ در حالی که من الان نیاز به حمایت و پشتیبانی دارم و قطعا با حمایت و پشتیبانی میتوان این هنر را گسترش داد و حتی آن را به عنوان یک اثر معنوی به نام گناباد ثبت کرد.