احوال پریشان کارخانه های گناباد
ماکارونی ، تجربه صنعتی شدن !
گزارش زیر بر مبنای آمارهای موجود و مطالعه میدانی درشهرستان گناباد به همراه گزارش ازدو کارخانه ماکارونی سطح شهر تنظیم گردیده است.
ماکارونی غذایی است که حدود ۴۰سال پیش وارد بازار کالاهایایران و مورد استفاده در سبد غذایی خانواده ی ایرانی قرار گرفتاین کالا از آن جا که دارای ویتامینها و پروتئینهای بسیاری است مورد توجه مصرف کننده قرار میگیرد .
نکتهی مهم دیگر آن است که ماکارونی در سبد غذایی خانواده اروپایی از جایگاه بهتری نسبت به جامعهی ما برخوردار است . همچنیناین غذا سال های گذشته در سبد غذایی اقشار کم درآمد و دهکهای پایین جامعه بود ولی امروز…
.
نکتهی مهم دیگر آن است که ماکارونی در سبد غذایی خانواده اروپایی از جایگاه بهتری نسبت به جامعهی ما برخوردار است . همچنیناین غذا سال های گذشته در سبد غذایی اقشار کم درآمد و دهکهای پایین جامعه بود ولی امروز در سبد غذایی اقشار پر درآمد و نسبتاً مرفه جامعه قرار گرفته است و به عبارت دیگر غذایی نسبتاً لوکس به حساب میآید . برایاین منظور اشخاص و خانوادههایی با درآمدهایی متفاوت را در نظر بگیرید و مصرف ماکارونی ۱۰سال و۲۰سال پیش و مصرف اکنون آنها را با هم مقایسه کنید .
همچنین با بالا رفتن نسبی سطح رفاه عمومی، مصرف ماکارونی کاهشیافته است. به نظر میرسد که مصرف ماکارونی از سبد غذایی خانوادههایایرانی در حال حذف شدن است که مرحلهی اول آن با حذف از سبد غذایی خانوادههای کم درآمد نسبت به مصرف دهه ۷۰ و در مرحلهی دوم با کمبودشان و حذف آن از سبد غذایی خانوادههای پردرآمد جامعه صورت میگیرد آقای رضائیان مدیر کارخانه زرین رشته از آنجا شروع میکند که اولین کارخانه ماکارونی گناباد و دومین کارخانه خراسان بعد از مشهد است .وی میگوید درسال ۶۴مجوزگرفتیم و شروع به ساخت، ساختمان کارخانه نمود یم که در سال۶۸ ساخت و ساز تمام شد و در همان سال کارخانه شروع به تولید رسمی نمود و هم اکنون ۱۰ نفر در کارخانه مشغول به کارند، در طی سالهای ۶۸ تا ۷۴کارخانه دارای سیر صعودی بوده است واین به دلایل متعددی است که یکی آرد ارزان و همراه با یارانههای دولتی و دیگری وجود بازارهای آسیای میانه و افغانستان در آن سالها بوده است. در سالهای ۷۴-۸۰کارخانه دارای سیر نزولی بوده است و در سالهای ۸۰-۸۴ دارای رشد مختصری بوده است و از سال ۸۰ تاکنون تقریباً روند نزولی داشته است. وی میگوید که ما از شیراز، کرمان، کرمانشاه و بیرجند و قائن و کاشمر، مشتری داشتهایم.
مطلب دیگر آن است که قبلًا ۵ کارخانه ماکارونی در گناباد بوده که ۲ کارخانه ورشکست شدند و۲ کارخانه هم اکنون در حالت نیمه تعطیل و یک کارخانه مشغول به کار است .
در بحث فروش کارخانه، مدیر کارخانهی نگین ماکارون از کاهش ۷۰ درصدی در فروش کارخانه به علت سهمیهبندی بنزین خبر میدهد ! و میگوید که بخشی از فروش کارخانه و انت های دوره گردی بودند که برای روستاهای شهرستان و شهرهای همجوار ماکارونی میخریدند و حمل میکردند. همچنین توقف حمل و نقل ماکارونی به بسیاری از مغازههای سطح شهر و توقف انتقال ماکارونیها توسط نیسان شرکت .
آقای رضائیان از عدم توانایی کارخانه در پرداخت ماکارونی به مغازههای شهر با پرداخت پول ماکارونی در۷ماه و۸ماه و…یکسال خبر میدهد
در بحث فروش مساله دیگر فروش شرکتهای غیرگنابادی و حتی غیرخراسانی در شهرستان گناباد است. مسالهای که عمده فروشهای شهر در آن تاثیر به سزایی دارند که از آن جمله میتوان به فروش شرکتهای تک ماکارون، زر ماکارون، ماکاونی سمیرا و… اشاره نمود. نمونه دیگر ازاین قسم کارها را میتوان در بحث کیک و کلوچه شریعت در بازار شهرستان دید که با وجود این کارخانه در شهرستان بازار کیک و کلوچه و شیرینی گناباد پر است از کیک و کلوچههایی از شرقیترین نقاط کشور مثل مشهد و…تا تهران و… تا غربی ترین نقاط کشورمثل ارومیه
همچنین است درچای پوشاک و… نبود فرهنگ مصرف کالاهای گنابادی نیز از دیگر مصائباین قصه پر غصه است .حال آنکه اگر سری به کتابهای کلیات اقتصاد هم بزنید به مدل ساده زیر بر میخورید که با توجه به آن مدل اگر خانوادههای شهرمان کالاهای بنگاههای گنابادی را بخرند و مخارج کالاهای مصرفی خود را به بنگاهای شهرستان بدهنداین باعث اشتغال جوانان شهر میشود و باعث میشود که بنگاهها بیکاران شهر را استخدام کنند واز عوامل تولید بومیاستفاده کنند (اشتغالزایی) و در نهایت درآمد بنگاهها به شاغلان بنگاهها میرسد و شاغلان بنگاههای هم آنها را به مصرف خانوار میرسانند و باز همین جریان تولید و مصرف در شهر ادامه مییابد . این باعث رونق اقتصاد گناباد میشود ضمن آنکه بر طبق مدل فوق میتوان مقداری از درآمد خانوار را پس انداز کرد واین پس اندازها را در بنگاههای شهر سرمایه گذاری کرد . به همین نحواین روند تولید و اشتغالزایی ادامه مییابد و روند ایجاد رونق اقتصاد منطقهای شهرمان نکات جالبی به چشم میآید.
دردنبال بحث فروش به نیروی کار میرسیم که از ارکان مهم تولید است در باب نیروی کار باید گفت که با توجه به استفاده کارخانهها از نیروی انسانی واینکه دستمزد نیروی کار جزء هزینههای بنگاه است. بنابراین بنگاهها همواره تمایل به استفاده از نیروی کار ارزان با ساعات کار بیشتر بدون پرداخت حق بیمه و… را دارد .استفاده از زنان به عنوان نیروی کار ارزان با ساعات کار بیشتر و داشتن کمترین اصطکاک با کارفرما از راه حلهایی است که بنگاهها از آن استفاده میکنند تا هزینههای خود را کاهش دهند و با کا
هش هزینهها بهاین روش بتوانند در بازار رقابت کنند و از بازار حذف نشوند .حضور نیروی کار ارزان علی الخصوص زنان حتی در کارخانههای بزرگتری همچون چینی تقدیس باعث شده است که تعویق و عقب افتادگی چند ماهه حقوق و دستمزدها عکس العمل منفی در تولید و یا احتمالاً حرکتهای خودجوش کارگری ایجاد نکند.
نکتهی بعدی درباره فروش محصولات این صنعت وجود بازارهای افغانستان و آسیای میانه است. بازارهای آسیای میانه در دوره پس از فروپاشی اتحاد شوروی سابق باعث جهش حیرتانگیز این صنعت شد که بنابه دلایل مختلف کهیکی از آنها وجود نقاط تشابه فرهنگی به خصوص در مورد زبان فارسی است ،خواستار مبادلات اقتصادی با ایران بودند تاکشورهایی مثل چین، روسیه و یا ترکیه . ولی متاسفانه به دلایلی مثل عدم وجدان کاری ما این بازارها را از دست دادیم.
برای مثال میتوان بهاین نکته اشاره داشت که ماکارونی باید مدت ۴۸ ساعت در گرم خانهها بماند تا موقع پخت شکل و قوام خود را از دست ندهد ولی در آن زمان به دلیل تقاضای بیش از حد ماکارونی به عنوان یک خوراکی تولید ایران و اینکه تقاضا تا آن حد بالا بود که حتی یک ماه بعد از واریز پول ماکارونی را دریافت میکردند این زمان استاندارد به ۲۴ کاهش یافته ودر نتیجه کاهش کیفیت و سپس کاهش فروش را به دنبال داشته است. بعلاوه عدم نگاه بلند مدت تجار و بنگاههایایرانی و کوته فکری و نگاه کوتاه مدت سود محور این اشخاص ما این بازارها را از دست دادیم . و با تقلب و خیانت به آنها باعث ایجاد دیوار بیاعتمادی بین خودمان و آنها شدیم.
در مورد بازارهای افغانستان با توجه به عدم امنیت کافی و نبود قانون مطمئ۵۸?%۹? با پشتوانه قوی، در مبادلات با این کشور باید جانب احتیاط را رعایت کنیم و نیز این نکته را فراموش نکنیم که افغانستان دریایی برای مصرف کالاهای ایرانی است اگر آن را دریابیم و توجه کنیم، تجربه تلخ بازارهای آسیای میانه در مورد افغانستان تکرار نشود.
راه حل دیگری که کارخانه داران ما برای فرار از کاهش فروش به آن رو آوردند تولید رشته آشی بود تا بتوانند بخشی از بازار را به فروش آش رشته و با خرید آن توسط مصرف کننده در بازار پا بر جا بمانند ولی وجود محصولات آماده مانند آش و سوپ نیز نتوانست راه حلی بنیادین در حل معضل فروش این کارخانهها باشد.
معضل دیگر در مورد این صنعت کمبود و شاید فقدان مدیران متخصص و کار آزموده برای حل مشکلات این صنعت باشد کهاین مدیران بتوانند همواره با تغییرات بازار شرکتها را از بحرانها حفظ و با خلق نظرات نو و تازه بتوانند به کار خود صرفه اقتصادای دهند و در بازار بمانند. از پیامدهای فقدان مدیران متخصص عدم ابتکار در بنگاه است کهاین عدم ابتکار بنگاه را به انفعال و سرانجام به تعطیلی خواهد کشاند.
نکتهی بعدی مربوط به عدم تبلیغات برای فرهنگ سازی در مصرف ماکارونی است و پنهان ماندن فواید مصرفاین ماده غذایی نیز از دیگر معضلات است این را هم اضافه کنیم که به نظر میرسد بعضی از شرکتها هم اقدام موثر و عملی در راستای تبلیغات برای نهادینه کردن مصرف و همچنین تبلیغات برای فروش و بازاریابی خود انجام نداده اند اما موفقیت تبلیغات شرکت یاران دراین زمینه بر کسی پوشیده نیست
معضل دیگراین صنعت ، بسته بندی است در مورد اهمیت بسته بندی همین بس که بسته بندی خود یک صنعت جدا همراه با متخصصین خاص خود است بسته بندی خوب همراه با فروش خوب کالاستیک بسته بندی نامناسب دست آوردی جزپایین آمدن کیفیت و قیمت کالای تولید شده حاصلی در بر نخواهد داشت مشهودترین مثال آن برای شهروندان گناباد بحث بسته بندی زغفران است. همان طور که میدانید فرآوی و بسته بندی نامناسب و غیربهداشتی باعث عدم فروش زعفرانایرانی در بازارهای بین المللی میشد باایجاد بسته بندی مناسباین مشکل قابل رفع است مثال دیگر برای بحث بسته بندی فروش دو نوع سیب ترکیه وایران در بازار عربستان است با وجود آنکه سیبایران از لحاظ کیفیت (ویتامینها، مواد معدنی و …) از سیب ترک بهتر است ولی سیبایران چون در جعبههای چوبی و به طور نامناسبی عرضه میشود و سیب ترک در بسته بندی شیک و بهداشتی عرضه میشود از قیمت بالاتری نسبت به سیبایران برخوردار است.
مطلب آخر در مورد فروشاین شرکتها مربوط به آزاد شدن قیمت آرد است. آرد که رکن اساسی در تولید ماکارونی است هرگونه نوسان در قیمت آرد بازار عرضه و تقاضای ماکارونی را با تغییر مواجه میکند داستان جالبی دارد .به گفته مدیر شرکت زرین رشته برای تولید هر بسته ماکارونی ۳۰۰ تومان آرد لازم است . شاید آزاد شدن آرد مردها را مشخص کرد در روال سابق تولید ماکارونی که از اوایل دهه ۶۰ شروع شد و تا سال ۸۴ ادامه داشتاین بود که دولت آردیارانهای به کارخانهها میداد و کارخانهها همگی با آرد دولتی به تولید ماکارونی مشغول بودند ویارانه دولت به آرد باعث کاهش هزینهها میشد و تولید را مقرون به صرفه میکرداینبدان معنا بود که هر کس با هر کیفیتی میتوانست دراین شرایط تولید کند در سال ۸۵ با حذفیارانه دولت کارخانه&z
wnj;هایکه هزنیههای اضافی داشتندیعنی توانایی مدیریت بر کارخانه و نیروی انسانی خود را نداشتند و تنها دلیل تولید آنها پرداختیارانهی دولت بود، نتوانستند خود را در بازار حفظ کنند و تعطیل شدند .به عبارت دیگراین کارخانهها فقط و فقط در شرایط غیرواقعی و فانتزییارانهها قادر به تولید بودند و با روند کاهشیارانهها رو به تعطیلی رفتندو با آزاد شدن آرد آنهایی توانستند بمانند که قادر به مدیرت کارخانه و دارای تجربه لازم دراین زمینه بودند
. همچنین به گفته مدیر زرین رشته در آلمان هر سال تعداد زیادی کارخانه ورشکست میشوند.
نکته مهم آن جاست که با روند فعلی یعنی کمبود نیروی انسانی متخصص عدم ابتکار و نوآوری در تولید ماکارونی، عدم افزایش سرمایه کارخانهها، به روز نشدن فناوری تولید که منجر به افزایش قیمتها میشود و افزایش قیمت ها به کاهش مصرف ماکارونی منجر خواهد شد زمینه را با افزایش عرضه محصولات شرکتهای کلان تولیدی دراین عرضه فراهم خواهد آورد.
حتی ممکن استاین افزایش تقاضا برای محصولاتاین شرکتها تا آنجا پیش رود کهاین شرکتها اقدام به تاسیس کارخانه درمنطقه جنوب خراسان ویا حداقل خراسان بزرگ کنند .اقدامیکه علاوه بر کاهش هزینه حمل و نقل ماکارونی از کارإ۸?۸?نه تولید به خراسان امکان نزدیکی به بازارهای افغانستان را نیز فراهم خواهد آورد. مطلب پایانی که به آن میپردازیماین است که اگر روند فعلی در مصرف ماکارونی ادامه یابد درایندهی نزدیک کارخانههای ماکارونی تعطیل خواهند شد مگر آنهایی که بتوانند با به روز کردن فن آوری تولید، آموختن فنون مدیریت، افزایش سرمایه کارخانه،ایجاد و حفظ بازارهای مصرف (بازاریابی) ، تبلیغات و … بتوانند راههای بقاء دراین صنعت را بیإA?%?وزند و بتوانند با حفظ دراین صنعت موجب اشتغال پایدار و افزایش روحیه خودباوری و نشاط در کارگران شوند
این مقاله را با چند سوال به پایان میبرم که با وجود فضای فعلی حاکم بر صنعت ماکارونی چه باید کرد؟
ایا باید شرکتهای ماکارونی ادغام شوند تا در مقابل شرکتهای بزرگ بتوانند بایستند؟
-ایا باید آرد با قیمت تمام شده کمتر در اختیار کارخانهها قرار داد؟
-ایا باید ماکارونی تحت حمایت دولت قرار بگیرد و مثلاً کالا برگ ماکارونی داشته باشیم؟
-ایا باید رانت آرد داشته باشیم؟ایا باید به محصول نهایی بر قیمت تمام شده یارانه بدهیم ؟
– و یا …….
رضا روحی فر – دانشجوی اقتصاد
مارکوپولو ۷۰۰سال پیش این فراورده خمیری {ماکارونی} را به سراسردنیا بردوعمران درایران فقط به ۷۰ سال میرسد!!استقبال غرب ازان بخاطر کیفیت ان است که ازاردمخصوص ماکارونی {سمولینا}حاصل ازگندم خاص {گندم دوروم}است که انرابامکمل های ویتامینه غنی سازی می کنند….اردخوراک طیورکجاواردسمولینا…